نقشه برداری که عبارت است از جمیع علوم و فنونی است که در چاپ و تهیه نقشه دخالت دارند که در برابر کلمه کارتوگرافی هست.
که عبارت است از یک سلسله از اندازه گیریهای طول افقی و عمودی و زاویهای و انجام محاسباتی بر روی این اندازه گیریها و سر انجام ترسیم نتایج حاصله بر صفحه تصویر است که این مفهوم در برابر کلمه سوروینگ استفاده میشود.
مربوط به نقشه برداری در تونلها و معادن و تاسیسات زیر زمینی است.
هنگامی که حوزه عمل نقشه برداری در سطح محدودی از زمین باشد به نحوی که بتوان با صرف نظر از انحنای زمین آن را مسطح فزض کرد نقشه برداری مستوی کاربرد پیدا میکند. در چنین حوزهای کوتاهترین فاصله بین دو نقطه زمین را میتوان خط مستقیم فرض کرد یا جمع زوایا یک مثلت را که راس آن سه نقطه زمین هست ۱۸۰ درجه در نظر گرفت. قواعد هندسه مسطحه در این حوزه قابل اجرا هست.
هنگامی مورد استفاده قرار میگیرد که دامنه کار به قدری وسیع است که مسطح فرض کردن زمین باعث وارد شدن خطای زیاد در نتیجه کار میشود.
منظور از این کلمه درباره پیاده کردن محور ساختمانها و تاسیسات وابسته به آنها و نیز کنترل عملیات ساختمانی است.
در این شاخه به بررسی وضعیت کف دریاها و اقیانوسها و تعیین عمق آب در قسمتهای مختلف آنها می پردازد.
منظور تعیین حدود زمینهای شهری و تعیین مساحت آنها است.
به روشهای مختلف طرح و پیاده کردن مسیرهای راه آهن خطوط انتقال نیرو خطوط لوله آب، گاز و نفت میپردازد.
برای تعیین شکل و ابعاد زمین و نیز بررسی وضهیت نسبی تعدادی از نقاط که استخوانبندی نقشه را تشکیل می دهد استفاده می شود.
کارتو گرافی عبارت است از کار ترسیم و انتخاب قطع نقشه و تهیه پاکنویس از روی نسخه (اصلی مینوت) نقشه.
عکسهای هوایی توسط دوربینهای مخصوص که زیر بدنه هواپیما نصب است به صورت نواهای متوالی از سطح زمین برداشت میشود. این دستگاههای برجسته بین مورد بررسی و مشاهده دقیق قرار میگیرد و پس از ترمیم و اصلاح آنها زیر دستگاههای تبدیل قرار میگیرد و توسط اپراتورهای مخصوص به نقشه تبدیل میشود.
نسبتی را که بین ابعاد روی نقشه و اندازههای نظیرشان بر روی زمین وجود دارد مقیاس میگویند.
چون در اثر رطوبت و تغییر دما امکان تغییر و اثر گذاردن بر روی اندازههای نقشه وجود دارد. معمولاً بر مقیاس عددی یک مقیاس عددی یک مقیاس خطی نیز در زیر نقشه رسم میکنند که در صورت تغییر ابعاد کاغذ اندازههای این مقیاس متناسب با آن تغییر کند و همواره اندازه گیری صحیح بر مبنای آن انجام شود.
مقصود از ترازیابی یا نیولمان، تعیین اختلاف ارتفاع بین دو نقطه یا چند نقطه (نسبت به هم یا نسبت به یک سطح مبنای معین) است که با استفاده از دستگاههای مختلف و با روشهای گوناگون صورت میگیرد.
محفظه تراز کروی فلزی و قسمت بالای آن شیشهای و شکل آن از نظر هندسی شبیه به عرقچین کروی است که در قسمت بالای آن در وسط حباب یک یا چند دایره سیاهرنگ با اختلاف شعاع تقریبی ۵ میلیمتر حک شده تا بتوان محل تشکیل حباب و نیز میزان جابجایی آن تشخصی داد.
محفظه این نوع تراز شیشهای و شکل آن از نظر هندسی قسمتی از یک استوانه خم شده (شبیه به تیوب دوچرخه است) لوله آن را در خارج محفظه تقسیم بندی کردهاند.
به قسمتی که فاصله بین هر دو قسمت مقداری تقریباً ۵ میلیمتر است بدین ترتیب میتوان در هر زمان موقعیت جباب را نسبت به درجات تقسیمی تشخیص داد.
شاخصهای مدرجی که در نقشه برداری مخصوصاً در ترازیابی بکار برده میشود اکثراً از چوب و بعضی از آلومینیوم یا فلزات دیگر ساخته شدهاند. طول آنها از ۱ تا ۴ متر است که سانتی متر به سانتی متر مدرج شده است.
برای اتصال دو قسمت مستقیم از مولفه افقی یک مسیر از قوس های افقی استفادهمی شود و به این دلیل است که عمل انتقال وسیله نقلیه از یک امتداد به امتداد دیگرباید به تدریج صورت گیرد.
ساده ترین منحنی یا قوس که دو قسمت مستقیم از یک مسیر افقی را به هم وصل میکند، قوس دایرهای ساده است.
قوسی را که شعاع انحنای آن از بی نهایت (در صمت مستقیم جاده) شروع میشود و به R در قسمت قوس دایرهای میرود قوس اتصال م گویند. قوسهای اتصال در آغاز و پایان قوس دایرهای استفاده میشود و در حقیقت حد فاصل قسمت مستقیم و قسمت دایرهای جادهاند.
وسایل ساده نوری هستند که به کمک آنها میتوان زوایای قائمه و نیز زوایای ۴۵/۳۰ و ۶۰ درجه را نسبت به امتداد مفروض بر روی زمین مشخص نمود. این گونیاها بر اساس قوانین مربوط به نور هندسی در آینهها و منشورها ساخته میشود و در آنها خط مربوط به شعاعهای تابش، بازتاب و تابش، شکست نور استفاده شده است.
مقصود مستقر ساختن تئودلیت بر روی سه پایه به نحوی است که بالا محور اصلی دستگاه از نقطه (S علامت ایستگاه) بگذرد و ثانیاً امتداد آن در راستای قائم (شاغول) باشد. در این صورت عمل استقرار شامل دو مرحله است.
کوچکترین زاویهای که بین امتداد شمال – جنوب و امتداد مفروض تشکیل میشود زاویه حامل گویند و جهت زاویه در نظر گرفته نمیشود.
معمولاً در مناطقی استفاده میشود که عرض منطقه در مقایسه با طول آن کوتاه باشد. در این روش در چهار نقطه A ،B ،C ،D که رئوس یک چهار ضلعی را تشکیل میدهد، ایستگاه گذاری میشود. در هر ایستگاه به سه نقطه دیگر نشانه روی میشود و جمعاً ۸ زاویه اندازه گیری میشود.
سادهترین راه برای یافتن شمال مغناطیسی یا آزیموت مغناطیسی استفاده از جهتیاب مغناطیسی یا قطب نماست که از این وسیله در کارهای ساده نقشه برداری نظیر مساحی و یا غیره استفاده میشود. این وسیله صفحهای دایرهای مدرجی دارد که از ۰ تا ۳۶۰ درجه تقسیم بندی شده است و از یک شکاف و تار باریکی که داخل آن است و یک روزنه کوچک یا مگسک برای نشانه روی استفاده میشود. خط سیاه رنگی که روی دایره مدرجی قرار دارد دقیقاً در امتداد محور نشانه روی دستگاه است و بنابراین برای تعیین آزیموت مغناطیسی یک امتداد پس از نشانه روی به نقطه نشانه میتوان عدد دایره مدرج را در مقابل این خط قرائت کرد.
نوعی از دوربینهای نجومی است و از یک لوله، یک عدسی با فاصله کانونی زیاد به نام عدسی شیئی (با فاصله کم) و یک صفحه شیشهای که روی آن دو تار سیاه رنگ عمود بر هم هک شده تشکیل یافته است. صفحه شیشهای را صفحه رتیکول و خط فرضی که مرکز رتیکول را به مرکز نوری عدسی شیئی وصل میکند خط قراولروی میگویند.
هنگامی که یک شعاع نوری از میان طبقات مختلف جو عبور میکند به علت تغییرات چگالی زمین امتداد آن مرتب شکسته میشود و به این ترتیب خط قراولروی TA به شکل منحنی TA’ در میآید و در نتیجه این تغییر شیئی مورد مشاهده نسبت به موقعیت حقیقی آن بالاتر به نظر میرسد.
یکی از اجزای دستگاه زاویه یاب یا تئودلیت را تشکیل میدهد و شامل محور افقیتئودلیت نیز است. این قسمت حول محور اصلی یا محور قائم دستگاه نامیده میشود و به طور سمتی چرخش میکند. با چرخش آلیداد در سمت تلسکوپ نیز همراه آن حول محور اصلی میچرخد.
لمپ افقی معمولاً در قسمت زیرین آلیداد قرار دارد و برای مشخص کردن موقعیت سمتی صفحه قراولروی یا به تعبیر دیگر وضعیت سمتی آلیداد بکار میرود. لمپ افقی یک صفحه دایرهای شیشهای است که محیط آن از ۰ تا ۳۶۰ درجه یا ۴۰۰ گراد در دستگاههایی با سیستم گرادی تقسیم بندی شده است. اگر ساختمان دستگاه درست باشد محور اصلی زاویه یاب بر صفحه دایره مدرج افقی عمود است و از مرکز این دایره میگذرد.
لمپ قائم نیز دایره شیشهای مدرجی است که صفحه آن به صورت قائم در کنار آلیداد و عمود بر محور افقی دستگاه قرار دارد و چنانکه دستگاه تنظیم باشد، محور قراولروی دستگاه از مرکز این دایره مدرج میگذرد. این لمپ برای تعیین وضعیت ارتفاعی محور قراولروی بکار برده میشود.