سازه بتنی سازهای است که در ساخت آن از بتن یا به طور معمول بتن آرمه (سیمان، شن، ماسه و پولاد به صورتمیلگرد ساده یا آجدار) استفاده شده باشد. در ساختمان در صورت استفاده از بتن آرمه در قسمت ستونها و شاه تیرها و پی، آن ساختمان یک سازه بتنی محسوب میشود. امروزه بسیاری از پلها را از بتن آرمه میسازند. برای استفاده از پلهای بلندتر و بیشتر شدن فاصله پایه پلها از تیر پیشتنیده استفاده میشود.
به طور کلی هدف از طراحی یک سازه، تامین ایمنی در مقابل فروریختگی و تضمین عملکرد مناسب در زمان بهره برداری است. چنانچه مقاومت واقعی یک سازه بطور دقیق قابل پیش بینی بود و در صورتی که بارهای وارد بر سازه و اثرات داخلی آنها نیز با همان دقت قابل تعیین بودند، تامین ایمنی تنها با ایجاد ظرفیت باربری به میزان جزئی بیش از مقدار بارهای وارده ممکن میگشت. ولی عوامل نامشخص و خطاهای احتمالی متعددی در آنالیز، طراحی و ساخت سازهها وجود دارند که یک حاشیه ایمنی را در طراحی سازهها طلب میکنند. مهمترین ریشهها و منابع این خطاها شامل موارد زیر است.
بنابراین، انتخاب یک حاشیه ایمنی مناسب امر بسیار دشواری است که نحوه منظور نمودن آن، به صورت یکی از مشخصههای اساسی روشهای طراحی در آمده است. به طور کلی طراحی سازههای بتن آرمه به سه روش زیر صورت میگیرد.
این روش که قبلاً روش تنش بهره برداری یا روش تنش بار سرویس نامیده میشد، اولین روشی است که بصورت مدون برای طراحی سازههای بتن آرمه بکار گرفته شد. در این روش یک عضو سازهای به نحوی طراحی میشود که تنشهای ناشی از اثر بارهای بهره برداری (یا سرویس)، که به کمک تئوریهای خطی مکانیک جامدات محاسبه میشوند، از مقادیر مجاز تنشها تجاوز نکنند. منظور از بارهای بهره برداری یا سرویس بارهایی نظیر: بار زنده، بار مرده، بار برف و بار زلزله هستند.
روش مقاومت نهایی که در آیین نامه ACI به نام روش طراحی بر مبنای مقاومت موسوم است، حاصل مطالعات گسترده روی رفتار غیر خطی بتن و تحلیل دقیق مسئله ایمنی در سازههای بتن آرمه است. روند طراحی در این روش را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود.
به منظور تکامل روش مقاومت نهایی، به ویژه از نظر نحوه منظور نمودن ایمنی، روش طراحی بر مبتای حالات حدی ابداع شد. این روش هم اکنون مبنای طراحی در تعدادی از آیین نامههای اروپایی است، با این حال این روش هنوز نتوانسته است جای روش مقاومت نهایی را در آیین نامه ACI بگیرد. این روش از نظر اصول محاسبات مربوط به مقاومت، مشابه روش طراحی بر مبنای مقاومت است و تفاوت عمده آن با روش قبل، در نحوه ارزیابی منطقیتر ظرفیت باربری و احتمال ایمنی اعضا است. در این روش نیازهای طراحی با مشخص کردن حالات حدی تعیین میشوند. منظور از حالات حدی شرایطی است که در آنها سازه مورد نظر خواستههای طرح را تامین نمیکند. طراحی سازه با توجه به سه حالت حدی زیر صورت میگیرد.
مصالح مختلفی مثل فولاد، چوب، مصالح بنائی و بتن ممكن است به عنوان گزینههائی برای ساخت یک بنا مطرح باشند و این گزینهها برای بسیاری از سازههای متداول، وجود دارند. اگر چه در ساخت اسكلت سازههای بلند، ممكن است به فولاد و بتن محدود شوند. با این وجود امروزه بتن آرمه به عنوان یك گزینه قابل اعتماد برای ساخت بسیاری از سازههای كوچك و بزرگ محسوب میشود. به طوری كه شاید بتوان از آن به عنوان مهمترین ماده ساختمانی موجود با كاربردی فراگیر در تمام دنیا نام برد.
موفقیت قابل توجه بتن آرمه نسبت به سایر مصالح ساختمانی و به خصوص فولاد دركاربرد فراگیر آن را می توان مرهون موارد زیر دانست.
بتن را میتوان به سهولت به هر شكل دلخواه درآورد. با ساختن قالب مناسب، تقریباً هرگونه مقطع سازهاى و شكل معمارى را مىتوان از بتن آرمه تولید كرد.
بتن در مقایسه با سایر مصالح ساختمانی، عمر بهره دهی بسیار طولانی دارد. تحت شرایط مشخص، یك سازه بتن آرمه میتواند برای همیشه بدون كاهش در ظرفیت باربری مورد استفاده قرار گیرد. این مسئله مبتنى بر این واقعیت است كه بتن در طول زمان نه تنها كاهش مقاومت ندارد، بلكه با گذشت طولانى زمان با تحكیم بیشتر سیمان، افزایش مقاومت نیز دارد.
از طرف دیگر برای بتن نقاط ضعفی را نیز میتوان برشمرد كه برخی از آنها به شرح زیر است.